کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
سلام به همه ی بچه های خوب و با صفای مهاجرسرا
نوبتیم که باشه وقت نوشتن بخش اول سفرنامه ی ماست
سعی می کنم به صورت نکته واستون بنویسم چون خیلی چیزاش مشترکه

1-پروز ما از تهران بود با توری که از اژانس ج-ب گرفته بودیم هتل آکیوز که البته خیلی راضی نیستیم چون در محله ی خوبی قرار نداره و از سفارت یکم دوره در کل پیشنهادش نمی کنم
2-یه نکته ی خوب راجع به آنکارا سر جمع بودن همه چیز در کنار همه (سفارت-مطب دکتر-هتل ها)شما با سوار شدن یه خط اتوبوس می تونید با یکی دو ایستگاه اختلاف به همشون به راحتی دسترسی پیدا کنید که این خیلی هزینه ی رفت و آمدتون و پایین میاره
3میدون کیزیلای یه ایستگاه اصلی به حساب میاد و شما با اتوبوس و مترو خودتون به اونجا برسونید می تونید به جاهای مختلف برید (خطوط شهری از اونا منشعب میشن)
4-یه مشکل اساسی تو آنکارا زبان!!!مردم اینجا به سختی انگلیسی می فهمن تقریب 90 درصد اصلا متوجه حرفای شما نمیشن برای همین من چندتاراه بهتون پیشنهاد می کنم
(اول اینکه چندتا جمله ی ترکی که یاد گرفتم ایناست یه جا یادداشت کنید به دردمی خوره!
برای پرسیدن آدرس باید بگید مثلا:کیزیلای میدانی نرد؟(nerede)
بو طرف:این طرف merheba:سلام بو فیته نکدر:این قیمتش چنده کی بولدم:گم شدم! آتاتورک سوک کلاری گدریم:می خوام برم خیابان آتا تورک سفارت آمریکا:آمریکا کنسوله یو وکا:نان سوجوک سو:آب جوش
5-تو کیفتون کاغذ و قلم بذارید بهتره هرجا می خواید ببریداز یکی که انگلیسی متوجه میشه بخواید آدرس ترکیش و واستون یاداشت کنه (مثلا از رسپشن بخواید)
6-هزینه ی اتوبوس برای هر نفر 2 لیر همچنین شما می تونید کارت مخصوص مترو و اتوبوس و از ایستگاه مترو یا دکه ها بخرید که از 2 سفره تا10سفره داره


امروز مارفتیم واسه مدیکال و دکتر اونگان 300دلار واسه ما خرج تراشید!
من یه واکسن نوبت دوم mmr و همسرم آنفولانزا و نوبت دوم mmrهم زد 95 دلار هم خون وتست ریه شدSad
منشیا فارسی تقریبا بلدن و اصلا احتیاجی به راهنما و مترجم ندارید مراحلشم بچه ها گفتن که مندیگه توضیح نمیدم ما فردا میریم نتایج و می گیریم ساعت 3-راستی شما اگه از اتوبوس استفاده کنید خط413 باید واسه دکتر سر خیابون جینا پیاده شید به راننده بسپارید پیادتون می کنه سر نیش خیابون یه پارک بزرگه برید دست راست سه چهارتا آپارتمان که رد شدید میرسید پلاک مطب دکتر 237 از رو پلاکا بخونید راحت تره

چندتا نکته هم به نظرم میاد
اول اینکه حتما روز قبل برید مطب و سفارت و پیدا کنید خیلی مفیده
اتوبوس413 خط خوبیه و فاصله ی ایستگاهاس مناسبن واسه سفارت ایستگاه اکای پیاده شید با یه ذره پیاده روی میرسید
چند تا وسیله هم که برنداشتم شما بیارید حتما!Big Grinدمپایی-اسکاج وتاید-پلاستیک فریزر-شامپوی خووووب
میدون اولوس صرافی داره اگه خواستید
غذاهای اینجا خیلی خوشمزه ان!


امروز می خوام [color=#FF4500]بخش دوم سفرنامه[/color] مون یعنی مصاحبه رو واستون بذارم گرچه بچه ها خیلییییییییییی کامل و عالی توضیح دادن ولی منم سعی می کنم از نگاه خودم واستون اون روز شرح بدم خلاصه ی شرایط ما:
تعداد افراد:2نفر
سربازی:همسرم تو پلیس راه بود
کار:هردو کار خصوصی
تمکن مالی:یه 40 میلیون-یه 11میلیون ویه وکالت بلاعزل از سند یه خونه ولی بدون ارزش گزاری
نتیجه:ما بر خلاف همه منتظر آبی بودیم و همین طورم شد جون به هرحال همسرم سرباز بوده یه روزی!دونقطه دیییییییBig Grin

ماحدودا ساعت7:45 دقیقه جلوی در سفارت بودیم حدودا 8تا کیس لاتاری هم بودن که البته من از3 تاشون پرسیدم مهاجرسرایی نبودن با اینکه اون روز تقریا همه ی آقایون معاف بودن و شغل خصوصی هم داشتن ولی به غیر از یه کیس نامزدی هیچ کس سفید نگرفت(البته حتما خیری توش بوده )
ما برای رسیدن به سالن انتظار از 3تا مرحله رد شدیم که واستون تیتروار می نویسم

1-صف جلوی در سفارت برای چک شدن پاسپورتامون
2- با همون صف رفتیم به نوبت تو یه اتاق کوچولو و کیفامون و بازرسی کردن و اگه موبایل داشتیم می گرفتن
3- دوباره با هون صف ورد قسمت بعدی شدیم واسه تحویل اصل مدارک همونایی که توای میل سفارت میاد یه هفته قبل (همین جا بود که ما شماره گرفتیم405
و در نهایت به سالن انتظار وارد شدیم ونشتیم ما اون جا با یه زوج دیگه آشنا شدیم و تو سفارت کلی گفتیم و خندیدیم سعی کردیم اروم باشیم مجله ورق زدیم و. . . بچه ها آروم باشید و سعی کنید استرس نداشته باشید اگر ما اینجاییم خواست خداست پس خودشم همه جا کمکمون می کنه آفیسرا مهربون و خنده رو هستن و به گفته خودشون که من همون جا شنیدم همون آفیسر کم مو جوونه با خنده و البته تحسین می گفت ایرانی آدمای بسیار باهوشی هستن!نسبت به ایرانی ها مهربونن اگه ابی می گیرید نگران نشید فقط یه مرحله ی اداریه هممییییییییییییییین(خب نصیحتای مادربزرگانم تموم شد)
خلاصه همون طور که می دونید شماره ی شما سه بار خونده میشه دینگ 405 باجه ی 7!که همون انگشت نگاریه وقتی نشستین یه فیلم مدام پخش میشه که انگشت نگاری و توش توضیح داده (اول 4تا انگشت چپ با هم بعد 4تا انگشت دست راست و در نهایتم دو تا شصت)خیلییییییییی آسونه تو همون فضا که باشید خود به خود کاراتون انجام میشه.
دوباره بعد 20 دقیقه زد دینگ 405 و رفتیم واسه پرداخت پول که واسه ما شد 660دلار فقط بچه ها پولتون و خورد کنید و همون مبلغ و بدید بهتره
خلاصه دوباره نشستیم و نفر یکی مونده به اخر دوباره شمارمون و خوند و رفتیم واسه مصاحبه با اینکه ما فارسی انتخاب کرده بودیم ولی چون آفیسر خسته شده بود یه خانون انگلیسی زبان با یه مترجم اومد !و به نسبت مصاحبمون مفصل بود که من به صورت سوال و جواب می نویسم.
با خنده سلام کردیم و رور بخیر گفتیم.به اسم صدامون میزد که خب یه حس صمیمی به ادم می داد !!!
گفت قسم می خورید گفتیم بععععععععععععععله بعد همون فرما ی اول و داد امضا کردیم و رسما مصاحیه شروع شد
1-هنوز دانشجو هستی؟-------------------بله ولی فقط 8واحد دارم تا درسم تموم شه(از دانشگاهم نامه گرفته بودم)
2-کجادرس می خونی؟-------------------گفتم
3-این شرکتی که توش کار می کردی دقیقا چی کار می کرد؟---------یه شرکت معماری خصوصی بود و نقشه ی خونه رو تهیه می کرد
4-کارتو چی بود؟من اون موقع با کد کار می کردم و نقشه ها رو می کشیدم (من یه کمم توضیح اضافه دادم که من تو اون دوره برای تجربه ی بیشتر رفتم سر کارو. . .
5-گفت الان چرا کار نمی کنی؟گفتم خیلی مشغول درسم و نمیرسم اما بیشتر نرم افزارارو یاد گرفتم(خندیدانگار که قانع شده باشه)
6-مدیرعامل شرکت کیه؟! که منم اسمشون و گفتم
7-تو شرکت سهام داری؟نه فقط یه نیروی پاره وقت بودم
بعد رو یه همسرم کرد
8-تو سربازی چی کار می کردی؟پلیس راهنمایی بودم
9- سربازیتون تو چه شهری بود؟...
10-کارتون چیه؟من کار صنعتی دارم و یکم توضیح داد
11-تو شرکتی که کار می کنی سهام داری؟نه
12-شرکت مال کیه؟پدر همسر(خندید گفت پس خیلی مسئولیت داری)
13-چند نفر اونجا کارمند داره؟ 6نفر!
14-از کار قبلیشم پرسید که اونم صنعتی بود و اون موقع همسرم اپراتور دستگاه بود
15-تا به حال آمریکا رفتید؟------نه
16- می خواید کجا برید؟من کفنم ون نایز ئ البته دلایل خوبی داریم!خندید گفت خب چی؟منم یه عالمه تحقیق کرده بودم بهش گفتم از کار بگیرید تا قیمت خونه! گفت خیلی خوبه
17-کی آماده ی رفتن هستید!!!؟؟/(اینو که گفت یه لحظه فکر کردیم سفیده ولی نبود حالا ولی عیب نداره!!!Cool
من گفتم من درسم دیگه تمومه و همسرم هم قراردا کاریش و البته قرارداد خونمون با این حساب آماده ایم هر لحظه که ویزا بگیریمWink
گفت مدارکتون کامله و واسه ما قابل قبوله ولی مراحل اداریتون هنوز تموم نشده و برگه ی آبی رو با توضیحات معمولش داد
ما هم با خنده تشکر کردیم و رفتیم
به هر حال اینم مرحله ی تازه از زندگیمونه واسه همتون از ته قلبم ارزوی موفقیت دارمShy
2013as14xx،آنکارا، مصاحبه: دسامبر، سفرنامه کلیرنس:12بهمن(57روز)Big Grin
ویزا
(2012-12-07 ساعت 06:05)frozen mind نوشته:  
(2012-12-07 ساعت 05:05)marj88 نوشته:  یعنی اگر دیپلم هنرستان داشته باشیم صورتی میگیریم/؟؟؟؟من دیپلمم هنرستانه پیش دانشگاهیم انسانی یعنی مشکل ساز میشه برام؟؟؟؟
نگران نباش. اونی که صورتی خورده ظاهرا فقط دیپلم هنرستان داشته که 11 ساله است. اما شما این مزیت را دارین که ادامه تحصیل دادین - خواه در یک رشته دیگه - و مدرک پیش دانشگاهی هم گرفتین که در واقع یعنی 12 سال درس خوندین.
برای شما مشکلی پیش نمیاد.
من و همسرم هردو ،دیپلم هنرستان بودیم ولی خب فوق دیپلم و. لیسانس داشتیم و خوشبختانه هیچ مشکلی پیش نیومد.نگران نباشیدShy
2013as14xx،آنکارا، مصاحبه: دسامبر، سفرنامه کلیرنس:12بهمن(57روز)Big Grin
ویزا
(2012-12-10 ساعت 11:36)lilistar نوشته:  
(2012-12-07 ساعت 06:05)frozen mind نوشته:  
(2012-12-07 ساعت 05:05)marj88 نوشته:  یعنی اگر دیپلم هنرستان داشته باشیم صورتی میگیریم/؟؟؟؟من دیپلمم هنرستانه پیش دانشگاهیم انسانی یعنی مشکل ساز میشه برام؟؟؟؟
نگران نباش. اونی که صورتی خورده ظاهرا فقط دیپلم هنرستان داشته که 11 ساله است. اما شما این مزیت را دارین که ادامه تحصیل دادین - خواه در یک رشته دیگه - و مدرک پیش دانشگاهی هم گرفتین که در واقع یعنی 12 سال درس خوندین.
برای شما مشکلی پیش نمیاد.
سلام
يعني ديپلم هنرستان نظام قديم را كه 12 ساله بوده صورتي ميدهند يا اونا ميدونند كه همه ديپلم هاي نظام قديم 12 ساله بوده و با نظام جديد فرق داره ؟
دیپلم هنرستان نظام قديم 12 ساله بوده و هیچ مشکلی نداره و اونها هم قبول میکنن..
شماره کیس: 2013AS2xx،کنسولگری: آنکارا،تاریخ کارنت شدن:13 August،تاریخ دریافت نامه دوم: 20 September،تاریخ مصاحبه :nov-w3 ،تاریخ کلیر: 26march ، تاریخ دریافت ویزا: 4April، مقصد:LA

تشکر کنندگان: Emma_a432 ، ali234 ، lilistar ، mgolchin13 ، 3pideh ، farmiz ، farshadsh ، shani89 ، آلیس-1980
راستي اين مورد رو يادم رفته بود تو سفرنامه‌ام توضيح بدم. در مورد دوستاني که در آنکارا مصاحبه دارن به نقل از آشنايي که ما در آنکارا داشتيم و خودمون هم جلوي آنکامال اين رو ديديم ....
يک سري افرادي هستن که جلوي بعضي از Mall‌ها و مراکز خريد در حال پخش کردن برگه‌هايي هستند درست مثل تبليغاتي که در ايران در بعضي از خيابان‌ها به صورت دستي پخش مي‌کنند به هيچ عنوان اين برگه‌ها رو نگيريد، اين برگه‌ها، برگه‌هاي کمک به مراکز مختلف هستن و وقتي برگه رو بگيرين چون مثل صادر شدن برگه مي‌مونه يعني از دفترچه جدا مي‌شه ديگه نمي‌تونيد پس بدين و چون عکس آتاتورک روش هست (با توجه به تعصبي که روي اون دارن) نمي‌تونيد بندازين دور و بايد در ازاي اون برگ کمک کنيد. بهتره به هيچ عنوان برگه‌اي رو تو خيابان از کسي نگيرين.
البته ظاهراً اين مورد خيلي پيش نمي‌ياد ولي ما خودمون در قسمت پارکينگ آنکامال يک مورد رو شاهد بوديم که بيچاره کسي که برگه رو گرفته بود نمي‌دونست چيکار کنه و همش مي‌خواست يه جوري اون رو پس بده که ديگه ما رفتيم سوار مترو شديم.
این هم ضمیمه سفرنامه من، هدیه به همه دوستانی که سفرنامه ها رو میخونن!....

آموزش ترکی در آنکارا- ویژه برندگان لاتری!! (نویسنده: روشا)

ببخشید من این پستم رو منتقل کردم به انتهای سفرنامم، تو صفحه 7
http://mohajersara.com/thread-5609-post-...#pid245514
2013AS18xx*مقصد:L.A*مصاحبه:w1 Decآنکارا*کلیرنس 11jan*ویزا 24jan
سفرنامه * مهاجرت نامه * سؤالات آیین نامه رانندگی کالیفرنیا*اطلاعات ویزای توریستی
از دوستان عزیزی که محبت میکنند و سفرنامه مینویسند خواهش میکنم لینک سفرنامه خودشون رو در امضاء خودشون قرار بدن تا دسترسی ها راحت تر باشه، ضمن اینکه هر تغییری که بعداً لازم بود رو در همون سفرنامه اعمال کنید (به عنوان مثال اگر برگه آبی گرفتید و کلیر شدید لازمه که عنوان بشه، بخصوص اینکه چند روز طول کشید تا کلیر شدید)

ممنون از همگی
(2012-12-11 ساعت 19:03)mitme نوشته:  سلام به قول دوستان: صدای ما را از استانبول می‌شنوید، ما دیروز صبح ساعت ۸:۱۵ با وقت محلی رسیدیم.

راستش خیلی‌ خسته‌ام الان فرصت مناسبی نیست تا یک سفرنامه مفصل بنویسم ولی‌ قول میدم اولین فرصت با جزئیات همه چی‌ رو بگم. امروز رفتیم تست PPD دخترم رو انجام دادیم و بعد هم رفتیم یه مرکز خرید و تفریحی به نام Forum Istanbult که آکواریوم معروف استانبول هم اونجاست. قول میدم جزئیات رو حتما بگم. دخترم خیلی‌ غر می‌زنه تا میام پای لپ‌تاپ می‌شینم باید برم فعلا بای.

جای گرون وزیبا خواستی یه سری پاساژ جواهر بزن ولی برای خرید مرتر و بازارهای روزانه رو بخصوص سه شنبه بازار منطقه اسیای(سالی بازار) رو از دست نده جزایر پرنس (بیوک ادا)رو خودت با کشتی با 5لیر از کاباتاش میتونی بری کاپالی چارشیست یادت نره یه سری هم به خونه خرم سلطان بزن(قصر توپکاپی)دلما باغچه حیفشه نری برای خرید ساعت 12به بعد اکسارا رو ازدست نده شنبه شب خیابان استقلال یادت نره بعد از شبهای بسفر اگر وقت کردی یه سری هم بیمارستان امریکائیها هم بزن.خوش بگذره
CASE NUMBER:2013AS000011##
   *  تعداد افراد کیس:4نفر
  * تاریخ کارنتی:13اگست
اعلام تاریخ مصاحبه:19اکتبر*تاریخ مصاحبه:W2دسامبر    
محل مصاحبه:انکارا           *ایالت انتخابی:کارولینای شمالی
محل سکونت فعلی :سن خوزه کالیفرنیا
تشکر کنندگان: sayeh_m ، ASALI ، Saeedv13 ، fire dragon ، 3pideh ، kasrafo ، sph ، hamedhamed ، lilac ، usa lover ، sasbk ، ani_sheiton ، peyman1355 ، sophia ، shani89 ، آلیس-1980
سلام به دوستان عزیزم، نوبت سفرنامه من شده که باید براتون با جزئیات بنویسم، که امیدوارم بتونم جوری بنویسم که مورد استفاده همتون قرار بگیره. راستی در قسمتهایی نظرم رو براتون بازگو کردم که این دلیل بر این نیست که حتماً من درست گفته باشم، و هر کسی مختاره که این نظر رو قبول بکنه یا نه، اما بهتون قول میدم در مورد آدرسها و بقیه اطلاعات صددرصد میتونین بهش اعتماد کنین.
پرواز به آنکارا:
من بلیت هواپیما م رو از 36 روز قبلش به قیمت 443000 تومان خریده بودم و نوع بلیتم هم تلفیقی از ایران ایروترکیش ایر بود، یعنی رفت من ؟ دسامبر با ترکیش ساعت 5 صبح بود و برگشتم هم ؟ دسامبر ساعت 19:25 با ایران ایر بود، که میتونم بگم از هر دو خط بسیار راضی بودم و پروازم بدون هیچ تأخیری انجام شد. من ساعت 6 صبح به وقت محلی آنکارا از هواپیما پیاده شدم و تا ساکم رو تحویل بگیرم در قسمت Free shop چرخی زدم و قیمت نوشیدنی جاتش رو که تبدیل میکردم به پول خودمون بسیار معقول بود و توصیه میکنم که هر کی برنامه داره که در خود شهر بخره ، اینکارو نکنه و در همونجا نوشیدنیها ش رو تهیه کنه. بعدش هم که سریع من چمدان رو تحویل گرفتم و از فرودگاه خارج شدم و مستقیم رفتم به سمت اتوبوسهای Ego442 که خیلی هم سرراسته و همونطور که میدونید از در خارج شدید به سمت راست میپیچید و حدود 100 مترجلو تر بعد از اتوبوسهای Havas میتونین ببینیدش. در میدان کیزیلای که باید بهتون بگم که همیچین هم میدان نیستش، حواستون باشه مثل میدان مثلاً آرژانتین یا غیره نیست خیلی کوچیکه، اما بهترین نشونه که بفهمین که رسیدین یا نه سمت چپ میدان یه مرکز خریدی هست به نام Kizilay Merkezy، خلاصه که اونجا پیاده شین و برین هر جایی که مد نظرتون هست، راستی چون میدان کیزیلای یه جورایی مرکز جنب و جوش آنکاراس و از اینجا به همه جا راه داره به نظرم اگه با تاکسی میخواستین جایی برین، از راننده قبل از سوار شدن قیمت بگیرین و هر چی که بهتون گفت شما تقسیم بر 2 بکنید و بهش جواب تقسیمتون رو بگین و اگه قبول کرد سوار شین و گرنه که یه تاکسی دیگه رو پیدا کنین.
هتل و محل اقامت:
هتلی که من رفته بودم اسمش بود Ankara Risiss Hotel که من بهتون پیشنهاد میکنم غیر از این هتل، هتل دیگه ای رو انتخاب نکنین، البته اینم بگم اگه توقع هتل 5 ستاره رو دارین که هیچ برین جای دیگه اما اگه یه هتلی میخوایین که هم تمیز باشه و هم کارکنانش آدمهای خوش مشرب و دلسوز باشن، و همینطور زبان انگلیسی بلد باشن، اصلاٌ معطل نکین و برین اینجا، چون به نظرم میتونم بگم یکی از بهترین Reception های ممکنه رو داره. نه فکر کنین که دارم براشون تبلیغی میکنم، والا اونا که فامیلیم نیستن اما در طول این 7 روزی که اونجا بودم این کارمندی رو که اسمش هم هست آقای آیتکین ( آی ت کین) به سوالات و مشکلات هر ایرانی که بهش رجوع میکرد با دقت تموم جواب میداد. و حتی به خانم وآقای پیری که اززبان انگلیسی اطلاعی نداشتن و رفته بودن پیشش و مشکلی براشون پیش اومده بود هم نگذشته بود و چون خودش رو متعهد میدونست، به اتاق من زنگ زد و گفت که ببین اینا چی میخوان که من بتونم براشون آماده کنم... غیر از محیط دوستانه و گرم این هتل ، یه حسن دیگه ای که این هتل داره از نظر موقعیتش هست که در ابتدای خیابون Libiya CD قرار داره و اگه بخواهین برین به مطب دکتر اونگان که همین خیابو رو که یکطرفه هم هست به طرف پایین ادامه میدین و بعد از اینکه به دوراهی رسیدین ، راه سمت چپ رو ادامه داده که میفتین در خیابون Tunali Hilmi که این خیابون رو به اندازه حدود 20 دقیقه آنقدرمستقیم ادامه میدین که در سمت راست این خیابون به یک پارکی میرسین به نام Kugulu Park ( پارک قو). تا رسیدید به این قسمت یعنی مجاور پارک که یه رستوران وکافی شاپ هست ( سمت راستتون) میرید داخل و به ساختمان دکتر اونگان میرسین (Dozen Laboratory ) راستی یه نشونۀ دیگه حدود 100 متر قبل تر از این پارک یعنی در خود خیابون تونالی حیلمی سمت چپتون از سمت هتل، به دوتا فروشگاه معروف میرسید که یکی مارکس اند اسپنسر(Marks & Spencer) هست همون مارک معروف انگلیسی ودیگری مغازه معروفی که خانم ها و دختر خانم ها در ایران خیلی دوستش دارن به نام (Mango) ، از هتل هم اگه بخواهین پیاده برین به سمت سفارت خیلی سر راسته، دوباره همین تونالی حیلمی رو ادامه میدین، دقت کنین به هر خیابونی که میرسید در حین پیاده روی تون، وهر وقت به خیابون Jone F kenedy Cd (جان اف کندی) رسیدید، داخل این خیابون بشید و به سمت پایین خیابون یعنی به سمت بلوار آتاتورک ادامه بدین، وقتی رسیدید به بلوار از این طرف میتونین اونور خیابون دیوار سفارت رو ببینین، چراغ بعد از اینکه به نفع شما سبز شد برید اونور خیابون، خیابون روبرو رو که در امتداد همین جان اف کندی ست ادامه بدین یه 50 متر که رفتین دست چپتون درب اول سفارت هست که شما به اون کاری ندارین، دوباره خیابون رو که به صورت منحنی ست و به چپ میپیچه رو ادامه داده ، تا این منحنی شکل رو بپیچید کمی جلوتر سمت راستتون یک دکه روزنامه میبینین که اونورش درب شماره 4 یعنی محل موعود رو میتونین ببینین.
در مطب دکتر اونگان:
دوستان قبل از اینکه بگم داخل مطب چه اتفاقی افتاد، بگم که وقتی میرین داخل سایت دکتر و میخواهین وقت بگیرین نوشته که دو روز کاری برای مجردها و 4 روز برای افرادی که بچه دارن. اینوبهتون بگم به نظر گروه دکتر اونگان دو روز کاری یعنی از همون روزی که شما وارد ساختمان میشید و آزمایشات رو میدین، و این نیست که یعنی دو روز کاری از فردا شروع بشه. امروز که آزمایش خون ، عکس از قفسه سینه و پیش خود دکتر میرید، برای فرداش ساعت 3 همه این موارد آماده س و به شما تحویل داده میشه. اینا رو گفتم که مثل من اشتباه نکنین و بیخودی مخصوصاً اونایی که دوشنبه ها قرار مصاحبه دارن ، عین من حول نشن و بگن پنجشنبه مطب و جوابم رو هم شنبه میگیرم. جمعه هم در مطب حاظر باشین، شنبه جوابتون آماده س.
همانطوری که میدونین اول طبقه چهارم میرید و پاسپورت و برگه ای که شماره کیستون هست به همراه دوقطعه عکس، بعد از چند دقیقه بهتون میگه برید طبقه پینجم و اونجا مدارکتون رو که پاسپورت و یکی از همون عکسهاست و همینطوربرگه شماره کیستون ، به ترتیب اینکه چندمین هستین روی کانتر منشی طبقه پنچم قرار میدین، بعدش راحت میرین روی صندلی ها میشینید تا خانم منشی به ترتیب قرار گرفتن مدارک، مشخصاتتون رو وارد کامپیوتر کنه ، بعدش هم که برگه شماره کیستون رو بهتون پس میده. در ادامه که یه خانم دیگه اول برای آزمایش خون و بعد برای XRayشما رو صدا میکنن. بعد از این مرحله دوباره به طبقه چهارم رجوع کرده و در اونجا به انتظار میشینین تا منش اسمتون رو بخونه و وارد مطب آقا یا خانم دکتر بشین. واما در مطب آقای دکتر من وقتی وارد شدم اونجا کسی نبود و یکی از منشیها به همراه من اومد و گفت اینجا بشین و بعد از 7 دقیقه سرو کله یه آقا که همون دکتر اونگان بود پیدا شد و بعد از سلام و علیک سریع از کارت انیستیتوی من یه سری از اطلاعاتش رو وارد کاغذهای خودش کرد و بعدش از من سوالتش رو در مورد قدم ، وزنم ، سیگار میکشم، دراگی استفاده میکنم یا نه، و در آخر بهم گفت برو روی تخت دراز بکش تا معاینه کنه. من در این موقع که میخواستم برم چون برگه تیتر آنتی بادی م دستم بود بهش گفتم اینولازم داره یا نه که بهم گفت نه من به اون اعتماد ندارم، منم که منتظر این حرفش بودم مثل کسی که انگاری فحش بهش دادن دیگه تحمل نکردم، و شروع کردم بهش جواب دادن ، که آیا شما کارت زرد من رو قبول دارین یا نه ، ایشون برای بار اول جوابی بهم ندادن وبرای بار دوم بهشون گفتم که در اون موقع گفت نه قبول ندارم قسمت تیتر هاش که یکی برای MMR هست و دیگری برای آبله مرغون، منم سریع بهشون گفتم برای چی، آیا این جمله شما رو سفارت آمریکا تایید میکنه یانه و اگه شما رو تأیید میکنه، چطوره که بیمارستان آمریکاییها واقع در استانبول تمام مندرجات داخل کارت زرد من رو قبول میکنه ، اما شما اینجا نه ؟ که ایشون در جواب اول یک اخمی بهم کردن و گفتن یا شما باید واکسن آبله مرغون رو بزنین یا برید پایین آزمایش تیتر آنتی بادی بدین ، که منم گفتم باشه مشکلی نیست میرم پایین و آزمایش میدم. در همین حین اومد به سمت من که شروع کنه به معاینه پزشکی و بعد از معاینه به من گفت پلیورت رو در بیار که همینجوری که من مشغول بودم ، نیمدونم ناکس از کجا یه سرنگ آماده کرده بود ( منظورم از قبل داخل یک ظرف پلاستیکی ) که در همین موقع ایشون خیلی سریع درب اون ظرف پلاستیکی رو باز کرده بود و با یه سرنگ از قبل آماده شده، اومده بود به سمتم و تا من اومد بگم که مگه نگفتین برید پایین آزمایش آنتی بادی بدین، اون کارش رو تموم کرد و من که بسیار عصبانی شده بودم بهم گفت این MMRبود. خلاصه که خیلی داغ کرده بودم و تازه آقا اومده به من میگه بچه داری میگم نخیر، میگه مطمئنی بچه نداری؟ میگم بهش، من اصلاً زن ندارم که بچه داشته باشم، و میپرسم چرا شما اینو میگین میگه پس چرا اینجا خورده شما متاًهل هستین؟ که منم گفتم اینواز منشیتون بپرسین، خلاصه یه کم دیگه فکرکنم اونجا بودم یارو رو میزدمش. Big Grin
جاهای دیدنی و خرید:
والا بهتون بگم که خیابون مشروطیت بهترین جاست برای اینکه بتونید داخلش هم قدم بزنین و هم چایی و غذا بخورین، این خیابون که من فکر کنم یکی از خیابونهای مشهورش باشه ، که هر چی بخواهین میتونین پیدا کنین، و جالبترش اینه که همۀ کوچه های اطراف این محل یه جورایی منتهی میشن به خیابون مشروطیت ، اصلا بزارین از خیابون آتاتورک که میپیچین تو این خیابون براتون شروع کنم، تا وارد این خیابون میشین نبش اولین کوچه سمت راستتون یه چایخونه بسیار زیبا و به اصطلاح صمیمی وجود داره که بهتون توصیه میکنم حتماً اینجا برین چون هم طعم چاییهاش خیلی خوبه (هر استکان 2 لیر) و هم Muffin های بسیار خوشمزه ای داره (هر کیک 2.5 لیر) که میتونین بگیرین و حالش رو ببرین و مادامی که بخواهین بشینین هیچ مشکلی هم نداره میتونین و بخاری های در محوطه باز گذاشتن و شما هیچ احساس سرمایی نمیکنین. دومین جایی که میشه برین و من خیلی تلاش کردم تا آخر پیداش کردم یک رستورانی هست به نام Misir ( به ترکی میشه شتر) این رستوران درست داخل کوچه ای هست که سرش همین چایخونه ای که بهتون گفتم هست، یعنی از کوچۀ چایخونه(سرنبش) میرید داخل و بعد از حدود 100 متر میرسید به همین رستوران Misir که اونجا دو حسن داره یکی اینکه غذاهای ترکی و مکزیکی داره و دیگری که از همه مهمتره، اونایی که دنبال قلیون هستن ، میتونن اینجا فقط پیداش کنن، چون قلیون در شهر آنکارا ممنوعه به غیر از بعضی رستورانها مثل این ، که اینم دوباره میتونین هم داخلش بشینین و هم در حیاطش که مجهز به سیستم گرمایشی بسیار خوب در هوای آزاده...
سومین جا اگه هوس غذای ایرانی کردین، میتونین برین به رستوران شبهای تهرون که در امتداد همین کوچه وقتی از رستوران Misir اومدید بیرون، سمت راست میرید جلوتا برسین به یه دکه روزنامه فروشی و آدامس و... مثل همونایی که تو ایران هست، به اینجا که رسیدین در روبروی این دکه یه خیابون دیگه ای هست که وارد اونجا میشین و سومین کوچه سمت راست بعد از این دکه ، میپیچید توی کوچه و فکر کنم سومین یا چهارمین رستوران باشه که با پلاستیک حیاطش رو بسته که هوای گرم از رستوران شبهای تهرون بیرون نره، اما بهتون توصیه میکنم به هیچ وجه نرین اینجا ، چون نه کیفیت غذاش خوبه و نه قیمتهاش ، مثلاً یه کباب کوبیده ش 18لیر هست، خلاصه چون امکان داره بعضی ها هم هوس کنن برن غذای ایرانی بخورن گفتم که نگید چرا میدونستی نگفته بودی. حالا اجازه بدین دوباره برگردم به همون خیابون مشروطیت که نبش اولین کوچه ش چایخونه بود. اگه همینطوری مشروطیت رو ادامه بدین فکر میکنم نزدیک به کوچه دومش (البته روبری کوچه دوم ، اون دست خیابون) میتونین رستوران اسنکندر کباب رو ببینین، که اونایی هم که دوست دارن میل کنن ، میتونن برن توی این رستوران که اصل رستوران اسکندر کباب هست ، غذاشون رو نوش جان کنن ، قیمت غذا ش هم از 12.5 لیر شروع میشه تا 16.5 که بسته به سایز غداتون داره ، البته شما همه جا میتونین اسکندر رو بخورین ، اما اینجا به طور تخصصی فقط اسکندر رو سرو میکنه با چایی و اینا. از اینجا که بگذریم میرسیم به یه کوچه دیگه ای که اسم این کوچه هست Bayindir2 Cd که در سمت چپ خیابون مشروطیت هست و یه نشونه دیگه ش هم اینه که حدوده 50 متر جلوترش در همون خیابون مشروطیت شما میتونین یه پل عابر پیاده چهار طرفه رو ببینین درست شبیه همون پلی که تو تهران در ایستگاه مترو سعدی یعنی چهارراه استانبول هست. خلاصه وقتی که این پل عابر پیاده رو دیدین 50 متر قبل از این پل بپیچید به چپ و وارد این کوچه بشین (Bayindir2 Cd) و این کوچه رو تا آخرش ادامه بدین و وقتی رسیدین به سر خیابون از اونطرف درست سمت چپتون یه رستوران هست که اولش یه آقای پیری شیرینیهایی شبیه بامیه میفروشه و هر از گاهی به ترکی داد میزنه و اسم این شیرینی رو بلند میگه (خیلی هم خوشمزه س). در این رستوران شما میتونین با کمترین قیمت یکی از بهترین دنر کبابای عمرتون رو بخورین که قیمتش یه دنر کباب مرغ با یه دونه دوغ خیلی خوشمزه ترکی روی هم میشه 3.5 لیر البته آقایون مثل من فکر کنم حداقل باید دو تا بزنن تو رگ. راستی در اینجا باید بهتون بگم که یکی رو میبینین که اگه سرگذشتش رو بشنوین، مسلماً خیلی ناراحت میشین، در اینجا من به طور خیلی تصادفی فهمیدم که یه آقایی به نام امیربا یه پلیور قرمز، که ایرانی هست مشغول کار کردن در این رستوران میباشند، ایشون یکی از افرادی هست که به ترکیه پناه بردن و زندگی بسیار سختی هم دارن با حقوق حدود 600 لیر در ماه که خیلی کمه برای یکماه زندگی در آنکارا و گویا تازه شروع به کار دراین محیط رو کردن ایشون 3 ساله که منتظر سازمان ملل کارش رو درست کنه و بره به یکی از کشورهای کانادا، آمریکا و یا هلند... البته من بهشون نگفتم که برای چه منظوری به آنکارا اومدم و چرا، اما ازدوستانی که به امید خدا ویزای یکضرب گرفتن خواهش میکنم ، که اگه میخوان نذری بکنن ویا پولی به کسی بدن، فکر میکنم ایشون بهترین کیس باشند، اما در هر صورت این یه نظری بود که دوست داشتم شما ها هم بدونین. و البته اونایی هم که موافق با من نیستن ، میتونن برن و فقط از غذای اونجا استفاده کنن ، چون واقعاً خوشمزه هست. این از غذا ، برای اینکه بخواهین اوقات فراغتتون رو پر کنین بهترین گزینه یکی آنیت کبیر هست که از میدون کیزیلای متروی رنگ سبز رو سوار میشین و چهارتا ایستگاه بعدش به نام (Tondgoan )توندوآن پیاده بشین و وقتی اومدین از پله ها بالا بسته به اینکه از کدوم سمت خارج بشین در سمت چپ یا راستتون یه بلوار هست که اونو همونطور مستقیم ادامه بدین میرسین به قسمت کنترل مقبره و بعد از اینکه از گیت رد شدین به یه بلواری که دو طرفش درختکاری هست وارد میشین و همینطور ادامه بدین تا برسین به ساختمانهای اصلی، به غیراینجا هم شما میتونین وقتتون رو در مرکز تجاری آنکامال بگذرونین که درست از 10 دسامبر حراجهای مربوط به سال نو شون شروع شده و همه نوع مارک هم داخلش یافت میشه، برای رفتن به اینجا از میدان کیزیلای متروی رنگ قرمز رو سوار میشین و دوباره چهار تا ایستگاه بعدش به نام Akuppro پیاده میشین و وقتی از پله ها اومدید بالا و از مترو خارج شدین ، اینقدر این ساختمون بزرگه که درست روبروتون میتونین ببینیدش، بعدش هم که برین حالش رو ببرین...
روز مصاحبه:
صبح ساعت 6:30 بلند شدم ویه کت تک نسبتا رسمی بایک شلوار و یک کاپیشن نسبتاً رسمی پوشیدم و آماده شدم برای رفتن به مصاحبه، البته قبلش حدود ساعت 7:10 رفتم پایین و یه صبحانه کامل زدم بربدن و ساعت 7:35 از در هتل پیاده راه افتادم به سمت سفارت ،همون خیابون لیبیا سی دی رو که بهتون گفتم گرفتم و وارد خیابون تونالی حیلمی شدم و اما از شما چه پنهون هوا بارونی بود و دیدم که اگه بخوام همینجوری ادامه بدم با اینکه چتر داشتم ، شبیه به یه موش با این همه آلاگارسونی که کرده بودم میرسم به درب سفارت، به خاطر همین به اولین تاکسی که رسیدم گفتم سفارت ، اونم گفت 6 تا منم گفتم باشه بریم. نزدیک به 8 رسیدم به درب شماره چهار سفارت، اما گویا به خاطر اینکه هوا بارونی بود، قبلش نگهبان به همه گفته بود بیان تو صف، یعنی همون صف اصلی که مهاجرین از غیر مهاجرین سوا می ایستند. نمیدونم چرا اینقدر شلوغ بود، شاید به خاطر اینکه دوشنبه بودو اول هفته و یا اینکه به خاطر اینکه نزدیک به سال نوست همه برنامه شون رو راست و ریست کرده بودن برای اینروز، خلاصه زیر بارون یکی یکی به مهاجرین میگفت بیان تو، بعد از چک کردن میگفت برو داخل برای بازرسی بدنی و وسایل. سرتون رو درد نیارم من تونستم ساعت حدود 8:45 برسم به همون قسمتی که خانمه مدارکی رو که در ایمیل بهتون گفتن رو میگیره و بعدش هم وارد سالن مصاحبه شدم. بعد از یه مدت کمی باجه شماره 10 صدام کرد و رفتم گفت تغییر دارین یا نه ، منم گفتم آره و تغییرات رو بهش نشون دادم و گفتم که همه رو هایلایت کردم و ازم پرسید چرا تغییر داشتین و منم دونه به دونه توضیحاتش رودادم. بعدش بهم گفت برو بشین، خلاصه اینوبگم به دوستان که درسفارت به اولویت سنی اول اونایی که مسن تر هستند، بعد افرادی که بچه دارند و بعدش متأهلین و در آخر بدبختهایی مثل من ، نوبتشون میشه برای مصاحبه… خلاصه که تا ساعت 12:30 بنده منتظر مصاحبه م شدم، البته اونجا هم با دو تاکیس نامزدی و سه تا کیس لاتاری آشنا شدم که تو این مدت سرم به اینا گرم بود و جالبه اینه که یکی از این کیسهای لاتاری کاری کرد که رنگ قرمز نامه ش رو به آبی تبدیل کرد که حالا بعداً در قسمت نکته براتون شرح میدم. از اونجایی که من علت اینکه سربازی در س پا ه بودم و محلهای مختلفی کار کرده بودم اما همشون خصوصی ، از قبل میدونستم که بهم آبی میده با این دید حدوداً یک دقیقه بعد یعنی 12:31 ( چون ساعتم رو قبلش دیده بودم) شماره من برای باجه شماره 5 خونده شد و وقتی رفتم خانم آفیسر سرش به سمت پشتش بود و با یکی داشت حرف میزد، در نتیجه منم ساکت ایستادم تا حرفشون باهم تموم بشه و بعد از اینکه متوجه من شد برگشت و منم سلام دادم و اون هم سلام داد و معذرت خواهی کرد، اولین سوالش این بود که قسم میخوری ، منم همون جمله معروف که گفتم تغییراتی داشتم شما دیدیدن یا نه که اون گفت بله اونا اوکی هستن و منم دست راستم رو بردم بالا و هر چی رو اون گفت منم گفتم 100 درصد قبول دارم، بعد از این فرم 230 رو داد که من امضاء کنم، بعد از این مرحله به طور مسلسل وار در مورد کارم پرسید و چیکار میکنم و وسطش یکدفعه به من به انگلیسی گفت شما در مالزی مشغول به تحصیل بودین و اونجا زندگی میکردین چرا فارسی رو انتخاب کردین؟ منم در جوابش به انگلیسی گفتم چون فکر کردم امکان داره درمورد کارم و یا چیزی مجبور بشم توضیحات بیشتری بدم، گفتم فارسی باشه بهتره ، اما اگه شما با انگلیسی راحتر هستین میتونیم ادامه بدیم،و اونم شروع کرد بقیه رو انگلیسی پرسیدن و در مورد اینکه کجا میخوام برم ، اسپانسرتون کارش چیه و آیا همونجا پیشش میمونین، درحین این مدت همه رو بهم گفت خیلی خوبه، و رسید به سوالات سربازیم و شما در کجا خدمت کردین و چیکار میکردین و منم گفتم ورزشکار بودم در باشگاه فتح و اون مثل اینکه تعجب کرده باشه گفت یعنی چی مگه سپاه هم باشگاه ورزشی داره و اینا و منم به ریز همه رو بهش توضیح دادم و اون که تاقبلش هم گوش میکرد و هم تایپ، یه دفعه تایپ رو ول کرد و ششدنگ به من گوش کردن و سوالاتش رو ریزتر از من که شما اونجا دقیقا کارت چی بوده و منم توضیح دادم و اون با یک لبخند و جوابهای مثبتش و اینکه خیلی عالی و اینا منو امیدوار کرد به ویزای یک ضرب و بعد از تموم شدن توضیحات من، اون دوباره شروع کرد به تایپ کردن و من که دیگه بعد از این رفتارش که خیلی صمیمی و مثبت بود و از طرفی به گفته دوستان داخل مهاجر سرا که اگه مصاحبه بره بالای 5 دقیقه که مال من حدوداً 10 دقیقه طول کشیده بود داشتم به خودم میگفتم که یه ضرب میگیرم و آماده بودم بگه برو UPS ، که دیدم به فارسی بهم گفت کیس شما هیچ مشکلی نداره و مدارکتون کامله اما به فرایند اداری بیشتری احتیاج داره و5 یا 6 هفته دیگه هر وقت شماره تون رو داخل سایت دیدین با این برگه ( آبی) برگردین اینجا تا ویزا رو بهتون بدیم. منکه که کلاً هنگ کرده بودم و داشتم پیش خودم فکر میکردم پس چی شد؟ چرا بعد از این همه خندیدن و تأیید کردن حرفهای من و از همه مهمتر با این مصاحبه طولانی ،بهم گفت این مدارک هم میتونین با خودتون ببرین، از جمله اصل شناسنامه، اصل فوق لیسانس با ریزنمرات، ترجمه لیسانس و دیپلم و...
نکته:
1) دوستان اینطوری که من درک کردم و دیدم این و باید بهتون بگم که اصلاً تایم مصاحبه هیچ ربطی به اینکه شما در جا ویزا میگیرید نداره، نمونش یکی خودم که کل پروسۀ مصاحبه م نزدیک به 12 دقیقه شد، و دیگری اینکه یه دختر حدود 20 ساله ، یک ساعت قبل از مصاحبه من که ایشون هم لاتاری بود،در کمتر از یکدقیقه پرید هوا و مصاحبه ش تموم شد و رفت سمت یو پی اس.
2)من در این فروم خیلی دیدم که در مورد ریزنمرات باهمدیگه اختلاف نظر دارن و اینکه لازم هست ارائه کنن یا نه، به عنوان یک همقطار بهتون میگم که هر چیزی که مربوط به کامل تر شدن مدارکتون باشه ، به نظرم خیلی میتونه بهتون کمک کنه، یعنی اگه میتونید ریز نمرات رو بگیرین ولو اینکه سخته و اینا حتماً اینکار رو بکنین و اگه نمیتونین ، یه مدرکی که آفیسر بتونه بهش استناد کنه حتماً براشون آماده کنین، اینا رو برای این میگم که در روز مصاحبه م یک زوج جوانی بودن که به گفته خودشون یعنی آقا که برنده اصلی بودند، ازخانمشون نه انگشت نگاری کرده بودن ونه پولی گرفته بودند. ایشون اومدن به سمت ما و گفتن که موضوع از چه قراره، من بهشون گفتم خوب چرا ازشون سوالی نکردین ، ایشون گفت که از یکیشون پرسیده ، اما جوابی بهشون نداده، من که دیدم این بنده خدا خیلی ناراحته، و در همین حین هم باجه 7 کرکره ش رو کشید پایین و به اصطلاح انگشت نگاری تعطیل شد و رفت ، بهشون گفتم ناراحت نباش، وقتی که شماره تون رو برای مصاحبه اعلام کردند، قبل از اینکه قسم بخورین بهشون حتماً موضوع رو اعلام کنین. خلاصه ایشون اتفاقاً تا بعد از مصاحبه من اونجا نشسته بودند ، یعنی هنوز با اینکه زوج بودند و ارجحیت به مجرد ها داشتند، اما متعجبانه هنوز اونجا نشسته بودند ، خلاصه من ایشون رو در زمان برگشت به ایران همراه با خانمشون دیدم، و گفتم چی شد، بهم گفت متأسفانه میخواستند منو ریجکت کنن، گفتم چرا؟ مگه چه مشکلی داشتین؟ ایشون گفت آخرین نفر نوبت مصاحبه ما شد و آفیسر گفته اینجا رو امضاء کن و ایشونم گفته قبل از امضاء میشه بگین چرا این اتفاق برای من افتاده و آفیسر میگه شما واجد شرایط نیستین و ریجکت شدین به دلیل اینکه پیش دانشگاهی ندارین و ما نخواستیم دیگه بیشتر ضرر کنین و از خانمتون دیگه اثر انگشت و پول نگرفتیم، ایشون درجواب میگه من رشته م هنرستانی هست و در ایران هنرستانی ها 11 سال درس میخونن و دیگه یک ضرب میرن به دانشگاه ، و به گفته خودشون میگه یکدفعه به مغزم رسید که بگم من دوره پیش دانشگاهیم رو در خود دانشگاه گذروندم ، یعنی من ریاضی پیش دانشگاهی ، زبان ، فارسی و... رو در اونجا گذروندم آفیسر میگه چطوری میخواهید این گفته تون رو ثابت کنین؟ آیا ریزنمراتی دارین که صحت گفته هاتون رو ثابت کنه ؟ ایشون میگه نه اما میتونم از دانشگاه براتون ریزنمراتم رو بگیرم و این دروس رو داخل موضوعات درسی من ببینید، خلاصه که ایشون کاغذ رنگ قرمزشون رو به رنگ آبی عوض کردند و من امیدوارم که هر چه سریعتر بتونند ریزنمراتشون رو از دانشگاه بگیرند، این موضوع رو برای شما به دو دلیل بازگو کردم : 1- اون دسته از عزیزانی که میگن من از قبل آبی رو دیدم و به خاطر همین من آبی گرفتم، من با نظرشون صددرصد مخالفم، زیرا با این حساب پس از قبل هم، این دوستمون کیسشون قرمز بود پس چطوری تبدیلش کرد به آبی؟؟؟ به نظر من تصمیم اصلی روفقط خود آفیسر میگیره که آیا شما یه ضرب بگیرین یا بعد از فرایند اداری بیشتر و برعکس اگه شما واجد شرایط نیستین، با کارت آبی بهتون وقت بده که مدارکی دال بر واجد شرایط بودن ارائه کنین. 2- دوستانی که تنبلی میکنن، خواهشاً تنبلی رو بزارن کنار و هر چه سریعتر هرگونه مدارکی رو که باعث کاملتر شدن مدارکشون میشه رو تهیه کنن، تا خدای ناکرده بیخودی مثلاً سفیدشون رو به آبی تبدیل نکنن به دلیل نقص مدارک. در هر صورت برای موفق شدن درهر مرحله ای از زندگی باید تلاش دوبرابر کرد، و الان با توجه به اینکه یک موقعیت اکازیون در زندگیه ما به وجود اومده، پس هر کسی باید نهایت تلاشش رو بکنه.
3) دوستان خواهش میکنم در مطب دکتر قبل از اینکه بهتون واکسنی بزنه، ازش بپرسین که داره چیرو میزنه و چیکار میکنه ، من در مدتی که در انتظار عکس از قفسه سینه و آزمایش خون بودم، یک سری از افراد پیش دکتر بودن و ماها که میرفتیم پایین ، اونا میامدن بالا برای عکس و ... وقتی ازشون میپرسیدم، میگفتن 2 تا زد و مثلا اینقدر پول گرفت، وقتی میپرسیدم خوب چی زد، میگفتن والا نمیدونیم، خواهشاً اگه یکه کمی محکمتر بگیریم ، ایشون هم نمیتونن اینقدر به ایرانیها بی احترامی کنن و به صورت آپشنال یک قسمت کارت زرد رو قبول کنن و قسمت دیگه رو نه، آیا تا به حال از خودتون پرسیدین که چرا همه قسمتها اعم از آزمایشگاه ها و عکس از قفسه سینه بهمون فاکتور میده ، اما دکتر اونگان بدون هیچ رسیدی مثلآً میگه اینقدر؟ خواهشاً دوستانی که هنوز نرفتن اگه یک کمی به حرفهای من فکر کنن ، میتونن به یه جواب خوبی برسند و بفهمند که چرا من این موضوع رو براشون گفتم.
در خاتمه از تمامی دوستان معذرت میخوام برای پرچونگی و اینکه اینهمه وقتتون رو گرفتم، امیدوارم که همیشه و همه جا موفق و شاد باشین. Wink
شماره کیس:***2013AS1 *مصاحبه: 10 DEC آنکارا*کلیرنس : 18 سپتامبر بعد از 282 روز انتظار ،هتل7شب:374$، مدیکال:203$، غذا و تاکسی:106$،ترجمه:306T
سفرنامه
تشکر کنندگان: رجبعلی ، ASALI ، asal1907 ، IN.USA@2013 ، raham ، ali234 ، amairmonre ، AsemanAbee ، bmojtaba ، HRSH ، s.s.h ، sayeh_m ، aminsaeidi1 ، studpk ، roeentan ، armin1 ، aziking ، Saeedv13 ، us0912 ، hasti_banoo ، fire dragon ، achi686 ، Ali DV-2013 ، afs ، tatoole ، niko ، fariba_a ، kasrafo ، noura ، f1f ، amir82 ، lilac ، 3pideh ، ensan ، m@ry@m75 ، mohammad_r ، m2013 ، farhadfsh ، Given ، bardia9 ، امیر مهاجر ، r_ent ، bayat_r ، lilistar ، usa lover ، far-dv2013 ، mgolchin13 ، سمانه777 ، dana ، Emma_a432 ، aliamini ، mrr777 ، el333 ، ALI_AGHA ، amirhr123 ، farmiz ، پروا ، DEMAR001 ، Almond ، victorygo ، hamedhamed ، sima s ، ani_sheiton ، SOROUSHSOFT ، mdna ، Gerdoo ، Szsanazsz ، ابی هانی ، hoj_s000 ، مهدي پارس ، اردوان ، مهتاب - 2251 ، Shbenita ، sasbk ، mohajer13 ، گل نهال ، ali usa ، peyman1355 ، dali ، homayoon13 ، شهلا 1346 ، rozelo ، kiaaa ، Soap McTavish ، Judy Abbott 13 ، Tomas ، wushu kung fu ، yashim ، kavirr ، pooyash ، saeeds61 ، abbas41 ، heidari1248 ، Tir-Tapar ، badbat ، arash111 ، parvin2013 ، ali_am76 ، SANIJ ، Hedieh20 ، sal0811 ، zohre02 ، Aryan2014 ، Niushagh ، soruosh ، amin arefi ، aghaghia ، eett ، nedafarsi ، farshadsh ، Danial_4139 ، nimo80 ، amohammadiazar ، 5ina ، nasim ، ssara ، hossien_501 ، farzad021 ، kiana11 ، م.ق ، negarita ، آنی ، nedaba ، sophia ، ffrfar ، shani89 ، tenese ، آلیس-1980 ، remarya ، iman2 ، miyu
من پریروز هر کاری کردم نشد پست بذارم، پستم رو سیو کردم اینجا میگذارم، فقط بگم زیاد رو خرید از ترکیه حساب کنید هرچی ضروربی لازم دارین از ایران تهیه کنید. مگر دوستانی که اهل مارک و برندهای معروف هستن که اگر تخفیف خورده باشه میشه یه چیزایی خرید اگر هم مثل ما اهل این چیزا نباشین با دیدن قیمتها افسردگی میگیرین که چرا از ایران نگرفتین هر چی لازم داشتین.
من برم دوباره این دختر خانم ما قهر کرد تا اومدیم دو خط بنویسیم. پست دو روز پیشم:
ما دیروز رفتیم بیمارستان آمریکاییها واسه مدیکال، دخترم ۴ تا واکسن و ما هم هر کدوم ۱ واکسن خوردیم، چون با بهنویس مجبورم بنویسم کم توضیح میدم بد مفصل جریان رو میگم، هزینه مدیکال ما ۶۰۰ دلار و ۱۵۰ لیر شد، ولی‌ به نظرم تمام هزینه‌های استانبول می ارزه خیلی‌ همه چی‌ عالی‌ بود، کارکنان بیمارستان خیلی‌ مودب بودن، دکتر هم گفت دلیل نداره اونگان کارت واکسن ما رو قبول نکنه، اینجا همه کم و‌ بیش انگلیسی‌ می‌فهمن تازه بعضی‌ جاها به فارسی جوابت رو میدن.

متاسفانه دخترم شب تب کرد تا صبح تبش ادامه داشت صبح هم دلم درد داشت که گمونم به خاطره تبش بود حالت تهوع داشت تا خواستیم دکتر ببریمش کمی ..... ولی‌ بعد کاملا خوب شد و ظهر رفتیم مسجد آبی (احمد سلطان، پارک توپکاپی، آیا صوفیه، و چند جای دیگه) خیلی‌ خوش گذشت، جاتون خالی‌ دوستان، الان هم اومدیم کمی‌ استراحت. راستی‌ اینجا چای خیلی‌ گرونه (بگو چی گرون نیس با این پول بی ارزش ما؟!) تکون می‌خوری میبینی‌ یه ۱۰۰ لیری که چنج کردی پرید، باورتون می‌شه ما هنوز حتا ۱ تیکه خرید نکردیم میانگین روزی ۱۵۰ لیر خرج کردیم فقط یه وعده غذا بیرون می‌خوریم رستوران گرون هم نمیریم!
فعلا میرم کمی‌ استراحت کنم تا بعد بای

پی نوشت: دیروز واسه جواب رفتیم بیمارستان تست سل دخترم 15 میلیمتر بود. و 213 لیره دیگه ازمون بابت 2 تا عکس ایکس ری گرفتن Sad
2013AS19$$/سه نفر/دریافت ویزا13مارچ/ ورود به امریکا 7 می/ مقصد پورتلند اورگان
سفرنامه
دوستان
لطفاً براي تشكر از دكمه تبريك و تشكر استفاده كنيد . اين تاپيك فقط مخصوص سفرنامه بچه هاي انكاراست .
ارسالهاي اضافه حذف ميشوند .
€€€ ღ 2013AS آنکارا ۳ نفر ღ آخر نوامبر ღ کلیرنس118 روز ღ سفرنامهاطلاعات کلیرنس منتظر سرا‫۱۱۸ مهاجرسرا
سفرنامه من

برنده اصلی : همسرم
شغل : من کار در استودیو شخصی و همسرم کار در یک شرکت معتبر
وضعیت تاهل : ازدواج بعد از برنده شدن و نزدیک به تاریخ کارنت شدن (آگست)
تمکن مالی : ۵۶ هزار دلار
ویزای یک ضرب

مدیکال
ساختمان Duzen تقریبا در انتهای بلوار آتاتورک قرار داره و قبل از خیابان محمد علی جناح است (بله درست شنیدید)
من از روی عکس هایی که دوستان سال قبل گذاشته بودن به راحتی در ورودی ساختمان رو پیدا کردم.
کنار ساختمان لابراتوآر دوزن پارک قو قرار داره که زمینی بوده متعلق به ایران که خانم فرح اونو به شرطی که دولت ترکیه قول بده آن رو به پارک تبدیل کنه به این کشور هدیه میده و دولت ترکیه هم به پاس تشکر اسم سه خیابون رو در این کشور به اسم ایران میکنه، خیابون تهران، خیابون ایران و اسم اون یکی خیابون رو یادم نمیاد الان

خلاصه که ما رفتیم طبقه 3 پیش منشی دکتر اونگان که برخلاف گفته خیلی از دوستان من ایشون رو خانم محترمی دیدم، کمی چاق هستن و دوست داشتنی.. بقیه اش آشناس براتون
طبقه چهارم برای تست خون و عکس از قفسه سینه که نفری 45 دلار بود. اگرم دلار نداشته باشه برگردونه به نرخ روز دلار براتون تبدیل به لیر میکنه و پس میده.

بعد رفتیم پیش خود دکتر که خانوم اونگان بود، پرسید انگلیسی بلدی و منم گفتم بله و با هم انگلیسی حرف زدیم.
قبول دارم که ایشون علاقه دارن حتما یک واکسن به مراجعشون بزنن و شانس من و همسرم واکسن واریسلا یا آبله مرغون بود که نگرفته بودیم.
اما به rirA1982 که اونجا بود واکسن mmr زدن که وقتی گفته بود که من زدم گفته بوده که اون واکسن mr هست که تو زدی نه mmr .. تا جایی که من میدونم واکسنی به این اسم نیست یا شایدم هست. به هر حال من وقتی اینو شنیدم متوجه شدم که ممکنه همتون یه واکسن ذرو بخورین.
جمع کارمون تو این طبقه هم شد 300 دلار و جمع کل خرج مدیکال برای هر دو 400 دلار.

مصاحبه
ما کمی زودتر رفتیم دم سفارت تا صدا کردن که بریم تو
نفر 3 یا 4 بودیم توی صف
این رو بگم که اسم من توی نامه دوم یعنی نامه مصاحبه نبود، و به کی سی سی هم ایمیل زدیم و گفتیم که نیست و اونا هم در جواب گفتن که دیگه پروسه شما به سفارت مربوطه... از تعدادی آدمه دیگه که مشکل ما رو هم داشتن شنیدم که ظاهرا مشکل حادی نیست و دم در سفارت میگی که ما ازدواج کردیم و باید با هم بریم تو... اما برای ما اینطوری نبود
دم در مسئول ورودی لیست رو نگاه کرد و گفت شما نمیتونی بری تو.. من گفتم ما تازه ازدواج کردیم و برو به آفیسر بگو که این مشکل هست و گفت: الا و بلا نمیشه بری تو
خلاصه همسرم رفت تو و من دم در ایستادم
بعد از نیم ساعت تا 3 ربع نگهبان اومد و منو صدا زد و گفت بیا تو
قضیه هم از این قرار بود که همسرم به اون خانوم دم دری که فارسی بلده گفته بود که این مشکل بوجود اومده و اونم گفته بوده که خوب اسمش نیست و شما باید تنهایی مصاحبه بشی و همسرم هم گفته بود که ما با کی سی سی مکاتبه کردیم و مشکلی نیست و خودتون هم در نامه ای که برامون فرستاده بودید گفته بودید که سند ازدواج رو بیاریم، پس حتما خبر داشتید که یک نفر دیگه به کیس اضافه شده.

خلاصه بعد از یه تماس تلفنی...نمیدونم با کجا اومدن و منو صدا کردن و بدون نوبت فرستادن تو پیش همسرم.
اما تو سالن همه مصاحبه شدن و بعد نفر آخر ما بودیم که احتمالا داشتن پرونده ما رو چک میکردن... اونجا فقط یه خانم ایرانی رو دیدیم که رفت دم یو پی اس!
مصاحبه شروع شد و قسم خوردیم!
آفیسر جوانی بود که هم موی کوتاه داشت هم ریش بور که من نفهمیدم که آفیسر ریش قرمزه یا آفیسر کم مو Big Grin
ولی شبیه جاستین تیمبرلیک بود! با خوشرویی گفت که خوب من دیدم که تازه ازدواج کردین، مبارکه!
ما هم تشکر کردیم
بعد گفت دیدم که هر دو هم رشته اید، و به نظر هم خوشش اومده بود از این وضعیت و از کار همسرم پرسید و اسم شرکتی که بوده و باز هم لبخند رضایتی زد.
بعد رو به من پرسید که شما هم مطب شخصی داری دیگه، منم خندیدم گفتم بله استودیو شخصی دارم.
پرسید چند وقته نامزدین؟ ما هم گفتیم که نزدیک به 4 ساله که دوستیم
بعد پرسید که چی شد که ازدواج کردین و ما هم گفتیم که ما برنامه داشتیم که ازدواج کنیم اما بعد از برنده شدن مجبور شدیم سریع اینکارو بکنیم.
پرسید جشن گرفتین؟ ما هم گفتیم نه چون خیلی عجله ای بود نگرفتیم.
اونم پرسید که خانواده هاتون مشکلی با سریع ازدواج کردن نداشتن؟
ما گفتیم که چرا داشتن..
اونم گفت نمیخواین بعدش مهمونی بگیرین؟ که ما گفتیم چرا و پرسید چند تا مهمون میخواهید داشته باشید؟...
بعد راجع به معافیت سربازی من و علت پزشکی اش پرسید

بعد هم میکرفون رو خاموش کرد و با میز بغل یه چیزی گفت و بعد رو به ما کرد و چند تا برگه آبی و قرمز که روی میزش بود رو برداشت گذاشت لای پرونده هر دوتامون و درشون رو بست و میکروفون رو روشن کرد.
بعد گفت به نظر پروندتون کامله و مشکلی وجود نداره ( این لحظه فک میکردم که میگه یه پروسه اداری هست که ...) اما گفت من این برگرو میدم و برید باجه یو پی اس Shy

و مابقی ماجرا...

در مورد یو پی اس یه نکته بگم
ما مصاحبمون پنج شنبه بود و تا الان که یکشنبه است ویزامون نیومده و کاملا مسخضه که یو پی اس تعطیله و مجبور شدم جریمه بدم تا پروازمون تغییر کنه. تازه دفتر ماهان هم شنبه و یکشنبه تعطیله و با کلی پارتی و دوست و آشنا از تهران تغییر دادیم.
با اینکه دفتر ماهان در آنکارا متعلق به شرکت آندیرا تور هست و آندیرا تور هم ماله آژانس الی گشت ، اما الی گشت هرگز قبول نکرد که بلیطمون رو تغییر بده.
اگر مصاحبتون به روزهای آخر هفته تعطیله از قبل بلیطتون رو تغییر بدین
البته توی آنکارا دفتر ماهان یک بار بلیط رو رایگان تغییر میده (به دلیل اینکه اونجا همه برای کار سفارت کانادا و آمریکا میرن). . اما ما چون برگشتمون از استانبوله اینجا اینکارو نمیکنن و باید جریمه بدی
شهر آنکارا
همه روزها و ساعات داشت بارون میومد و اما این باعث نشد ما خوش نگذرونیم. . یه خیابونی بود که الان اسمش یادم نیست
ولی آپدیت میکنم پست رو . . نزدیک میدون کیزیل آی بود که همه اطرافش کافه و رستوران بود . . و همه خیابون هم به اینترنت رایگان مجهز بود Big Grin
در اطراف خیابونهای آنکارا یه همچین چیزی هست
[عکس: G6X0r.jpg]
کلیدش رو که فشار بدین، نزدیکترین تاکسی به شما جلوی پاتون می ایسته.
بنابراین مجبور نیستین برین دنبال تاکسی بگردین.

هتل
هتلا ما گلد هتل بود که ۳ ستاره است. . یه هتل کوچیک و تر تمیز بود که مشخص بود تازه بازسای شده. . .
بسیار نزدیک به سفارت که اگه خیال داشته باشین آهسته برین سمت سفارت ۱۰ دقیقه طول میکشه.
اینم موقعیتش
[عکس: JODCm.jpg]
البته من هرکاری کردن نتونستم به گوگل حالی کنم که از tunus بره. . ولی خودتون حتما متوجه شدین...

دریافت ویزا
درست بعد از 5 روز ویزا رسید. . البته نه به دستمون به دفتر پستی محله
آدرسی که ما داده بودیم در حومه شهر استانبول بود (یه جایی مثل وردآورد کرج)، همه روز توی اون آدرس بودیم تا بسته برسه. . اینترنت هم نداشتیم.
دیگه آفتاب غروب کرد و بسته نرسید در حالی که شب قبلش چک کرده بودیم که ماشین از آنکارا راه افتاده و تقریبا نصف راه رو هم اومده بود و طبیعتا در اولین زمان صبح باید بسته دستمون میرسید. تمام مدت روز دم پنجره بودیم که ماشین مشکی یو پی اس رو ببینیم که ویزا رو تحویل بگیریم.
خلاصه به لطف دوستم که اونجا زندگی میکنه زنگ زدیم نزدیک ترین دفتر پستی یو پی اس و گفت بسته اومده و شما نبودید، به خاطر همین برگشته. .
طرفای ساعت 7 شب به سمت دفتر پستی راه افتادیم . . یه مغازه مانند کوچیک وسط بیابون بود. . که دم درش هم ماشین یو پی اس نبود. . مسئول دفتر گفت پاسپورتا دست همکارمونه که تا 5 دقیقه دیگه میاد. . 5 دقیقه دم در ایستادیم تا یهو یه ون سفید تصادفی و در به داغون اومد و مسئول پیاده شد که بسته ما هم دستش بود.
چون این دفتر تو حومه شهره بنابراین از اون ماشین ها هم خبری نبود. . حالا طرف دم در نگهبانی رفته بوده و گفته کسی با این اسم تو این ساختمون هست؟ اونم گفته نه و این بابا هم برگشته. . به همین راحتی!!
و اما ویزا
ویزای ما دو مشکل اساسی داشت.
یک : ملیت من بود
دو : تاریخ تولد همسرم ( که چون تو ثبت نام اولیه اشتباه زده شده بود، بعد تو فرمها اصلاح کردیم، اما تاریخ توی ویزا یه میانگین از این دو تا تاریخ بود که یه تاریخ جدید ساخته بود Big Grin)

توی بسته هم یه چند تا کاغد بود که یکیشون یه کاغذ به نام Important Notice بود که گفته بود جاهایی که تیک خوردند به شما مربوط میشه
که این عبارت برای ما تیک خورده بود
نقل قول:If at the time of admission to the United States, you have not celebrated the second anniversary of your marriage, which is the basis of your immigrant status, you are subject to the provisions of section 216 of the Immigration and Nationality Act. Under these provisions, you will be granted Conditional Permanent Resident Status at the time of your admission to the United States. You and your spouse will be required to file a joint petition (form I-751) with the CIS in the United States How Do I Remove The Conditions On Permanent Residence Based On Marriage? to have the conditional basis of your status removed. This petition must be filed within the ninety-day period immediately preceding the second anniversary of the date you were granted conditional permanent resident status. If a petition to remove the conditional basis of your status is not filed within this period, your conditional permanent status will be terminated automatically and you will be subject to deportation from the United States.

که توی صفحه اول سایت اداره مهاجرت آمریکا خلاصه ترش رو نوشته :
نقل قول:A conditional permanent resident receives a green card valid for 2 years. In order to remain a permanent resident, a conditional permanent resident must file a petition to remove the condition during the 90 days before the card expires. The conditional card cannot be renewed. The conditions must be removed or you will lose your permanent resident status.
که در در مجموع میگه که کسی که اقامت مشروط داره گرین کاردش رو با اعتبار ۲ سال خواهد گرفت. . و قبل از اتمام این ۲ سال(یعنی تا ۹۰ روز قبلش) باید هر دو (در مورد کیس ما برای من و همسرم ) بیان به اداره مهاجرت و یک فرم رو مشترکن امضا کنن تا این مشروط بودن ورداشته بشه. این کارت نمیتونه تمدید بشه و این مشروط بودن باید ورداشته بشه، در غیر این صورت اقامت دائمتون رو از دست خواهید داد.

روی ویزای من هم نوشته شده بود :
Valid only if Acc/FTJ Spouse


اما این ویزا به چه کسانی تعلق میگیره؟ کسانی که از طریق ازدواج و یا سرمایه گذاری وارد خاک آمریکا میشن.
دو نوع گرین کارد وجود داره
نوع اول ۱۰ سالست
و نوع دوم دو ساله که شامل حال همون گروهی میشه که گفتم.

هزینه پر کردن این فرم نزدیک به ۶۰۰ دلاره، که اگر احراز کنید که حقوقتون در اون زمان مکفی نیست براتون رایگان میشه!


لینک های اضافی جهت مطالعه احتمالی :
http://www.uscis.gov/portal/site/uscis/m...2ca60aRCRD

و این :
http://www.uscis.gov/portal/site/uscis/m...f3d6a1RCRD

آهان یه نکته دیگه :
در ویزای این افراد(یعنی کسی که به همراه برنده اصلی ویزا میگیره) این واژه میخوره :
Valid only if Acc/FTJ Father/Mother/Spouse
که منظور از acc/FTJ، اینه : Accompanying or Following to join
حالا یعنی چی؟ یعنی اینکه این فرد یا باید همراه برنده اصلی وارد خاک آمریکا بشه و یا بعد از ورود اون به خاک آمریکا وارد شه. در واقع به تنهایی حق ورود نداره و کاملا ویزاش مشروط به برنده اصلی است.

اگه چیزی باز به ذهنم رسید اضافه خواهم کرد.
شماره کیس : 2013asxxx
رویت قبولی : 1 may
ارسال فرمهای اولیه : 24 June
تاریخ مصاحبه : دسامبر / آنکارا
ویزای یکضرب
سفرنامه
این هم سفر نامه ما:
پرواز ما ساعت 5.5 صبح ماهان بود فکرکنم ساعت 2بامداد زمان خوبی برای خارج شدن از خونه باشه بعد از تحویل بارها وگرفتن کارت پرواز هنگام زدن مهر خروج مامور مربوطه پاس منو شخم زد اخرش هم گفت فقط می خواهی بری انکارا یاازاونجا جای دیگه ای هم میروی؟ که پاسخ منفی دادم ترس برم داشت که اگه ویزا مربوطه توی پاسم بود چیکار میکرد .بین دو سالن ترانزیت یک کافی شاپ است در قسمت انتهای ان دو پله برقی در دوطرف است ا ز سمت چپی میری پایین بانک ملت اونجاست که مفتخر به کوبیدن مهر خجالت برای 300دلار ناقابل بادلار 2500میشوید. پیشنهاد میشود قبل از پرواز ساعتتان را 1.5ساعت عقب ببرید وسیم کارتتان را خارج واگر ایرانسل استفاده میکنید کد رومینگ را وارد نمایید . بهتر است از کارتهای ترک که از دکه ها وفروشگاههای ترکسل است با 5لیر حدود نیم ساعت میشود صحبت کرد استفاده کنید در غیر اینصورت با سیم کارتهای معمولی هر دقیقه 3یا 4هزارتومان پیاده میشوید من از oovooبدون پرداخت حتی یک ریال از اینترنت هتل ارتباط صوتی تصویری گرفتم. پرواز سر تایم با مهمان نوازی خوب ماهان انجام شد. زمانی که ما رسیدیم 10سانت برف روی زمین نشسته بودو شدید برف میامد .
هنگام تحویل بار چون من وسیله زیاد داشتم وپول خرد دو لیری نداشتم فردی اونجا پول ها رو خرد میکرد ویک چرخ دستی خودش بما داد.بقیه داستان را همه میدانند خروج از فرودگاه سمت راست صد متر جلوتر اتوبوس های eggo442 وقتی سوار شدی چون این اتوبوس مخصوص فرودگاه است به شما بلیط میدهد ولی این سری اتوبوس ها باید حتما از ایستگاه مترو یا دکه های روزنامه فروشی به میزان در خواستی انرا شارژ کنی که مبلغ ان 5.25لیر برای بزرگسال می باشد وبچه ها هم زیر 12سال رایگان است همه جا (چه مترو چه اتوبوس). نشانه این اتوبوس ها یک جعبه کارت خوان سبز رنگ در جلوی شیشه اتوبوس است . بعد از 45 دقیقه انکارا گردی ابتدا به اتو گار(ترمینال مسافربری یا اشتی)میرسی بعد به میدان کیزیلای بهتر است اول به راننده بگویید که کجا پیاده میشوید او خودش احساس مسولیت دارد وبه شما اطلاع خواهد داد .موقع پیاده شدن بارش متوقف شده بود می دانستم از ایستگاه اتوبوس تا هتل هفت هشت ساختمان بیشتر فاصله ندارد البته به مدد ارت گوگل فاصله خیلی کمتر از براورد من از طریق نقشه بود.هتل ما اتاب بلوار بود.ووچر هتل یک مقدار برایشان نااشنا بود یک اتاق 4تخته مرتب با سرویس تمییز که هم شوفاژ وهم اسپیلیت داشت بما دادند داخل اتاق سیفتی باکس داشت پسورد اینتر نتی را گرفتم انتن دهی با سرعت بالا بود . رزروشن انگلیسی خوب صحبت میکرد فقط فضای اتاق کوچک بود .و صدای افراد در راهرو وطبقات زیاد بود وگاهی بوی سیگار داخل راهرو ازاردهنده بود.صبحانه ان هم معمولی بود ما 5شنبه رسیده بودیم وقت دکتر ما فردایش جمعه بود چون شب قبل نخوابیده بودیم البته با سرو صدای بچه ها که حسابی خوابیده بودند دیویدی پلیر که برایشان اورده بودم به LCD اتاق وصل کرده ویک چرتی زدیم که یک شخصی به اسم مصطفی که ترک بود مزاحم ماشد گفت شما از طریق ما هتل را رزرو نکردید گفتم شما متوجه شدم ایشان یکی از این لیدر هایی است که کارهای هتل و مدیکال وسفارت رو انجام میداد فارسی با اقا جان اقاجان گفتن جون میکند حرف بزند تحویلش نگرفتم رفتم پیش مدیر هتل گفتم مشکل چیست گفت شرکتی که شما رزرو کردهاید برای ما اشنا نیست با یک تماس به شرکت ایسان پرواز و اقای میرزایی مشکل حل شد . متوجه شدم هنگام رزرو هتل یک شرکت واسطه بای پس شده به همین جهت قیمت اتاق 4تخته من شبی 80دلار شده قیمت اتاق مارا اژانس چزیره بهشت شبی 132دلار وبا مراجعه حضوری به هتل شبی 120دلار قیمت میدادند تا لحظه اخر هم انتظار داشتم مابه تفاوت مبلغ هتل را از من بگیرند . چون من در حقیقت کرایه اتاق دبل را داده بودم بعد از چند روز هم با تعویض یک اتاق بزرگتر بالاخره با پرداخت شبی 30 لیر اضافه یک سویت هتل که بسیار جا دار بود را گرفتم. نزدیک هتل ما چند هتل دیگر هم بود از چمله هتل الیت وهتل متروپل وهتل سیاو وهتل لطیف اوغلو راستش بخواهید با این مبلغ کمی که به هتل دادم باز هم پشیمان شدم که چرا بجای یک هفته زمان کمتری رزرو نکردم وبروم انجا جای مناسب تری بگیرم .پیشنهاد من به تمامی دوستان هتل لطیف اوغلو است چون بسیار زیبا ونوساز با لابی بزرگ واتاق های شیک است. من اتاق 4تخته این هتل رو که اصلا قابل مقایسه با اتاب بلوار نیست را ابتدا به من شبی 190لیر قیمت داد که بعد از تخفیف راضی شد شبی 100دلار بدهد.سویت اتاب بلوار در قبال 4تخته این هتل عین اتاق دبل این هتل بود.ایکاش قبل از رزرو هتل کسی این اطلاعات را بمن میداد.ادرس این هتل :OLGUNLAR SOKAK NO:8 BAKANLIKLAR CANKAYA
0090 312 417 4344 -424 1100 * FAX 0090 312 424 1101 HOTEL LATIF OGHLU ANKARA
و شخصی که بمن قیمت داد اقای MEHMETبود که انگلیسی هم خوب صحبت میکرد.راستی اتاق دبل را شبی 150لیر قیمت داد که حتما میشود ازش تخفیف گرفت.هتل متروپل قدیمی است الیت هم بد نبود.یکی از دوستان نوشته بود که هتل را میخواهم نزدیک مطب دکتر اونگان بگیرم چون جند مرتبه باید انجا رفت من پیشنهاد نمیدهم چون این هتل ها نزدیک کیزیلای است و اینجا هم مرکزیت برای خرید مترو رستوران دسترسی یه نقاط دیگر وحتی رفت وامد به فرودگاه از طریق اتوبوس را دارد شما در این منطقه هتل بگیرید و اگر مثل من بچه کوچک داشتید چند قدم جلوتر از هتل میدان اتاتورک است کنار میدان ایستگاه اتوبوس هست سوار اتوبوس 413که بشوی بعد از زیر گذر روبروی مطب دکتر هستی برگشت هم سوار اتوبوس 427میشوی نفری 2لیر بچه ها هم مجانی است . پول را شخصی وسط اتوبوس نشسته ونقدی میگیرد.اگر هم نزدیک مطب هتل میگیرید هتل تونالی ابتدای خبابان هیملی تونالی را من رفتم دیدم ظاهرش قدیمی است و داخلش شیک است اتاق تریپل با تخت اکسترنال اضافی راشبی 220لیر معادل 125دلار بمن قیمت داد ادرسش :TUNALI HILMI CADDESI NO:119 KAVAKLIDERE 06700 ANKARA +90 312 467 4440 - +90 312 427 8100 WWW.OTELTUNALI.COM.TR
اگر حمل بر تبلیغ نمیشود با اجازه مدیران برای راحتی دوستان برای رزرو ارزان که کمتر هزینه واسطه را بدهید .من از
اژانس ایسان پرواز پارس : خیابان سهرودی شمالی نبش خ توپچی شماره44 ط1 تلفن 88546454 اقای میرزایی هتل را رزرو کردم وبلیط رفت وبرگشت ماهان را بزرگسال 415هزارتومان وبچه ها370هزارتومان گرفتم.

بخدا هیچکدام از اینها فک وفامیل من نیستند حتما قیمت بگیرید و توی این فصل اگر حضوری بروید جای مناسب میگیرید بچه دارها هم عین ما زمان کمتر رزرو کنید که اگر جای مناسب تری پیدا کردید بتوانید تغیر دهید.
مدیکال:
روز جمعه بعد از استراحت و صرف صبحانه به کمک ومدد دوستان مهاجرسرا چشم بسته درب مطب دکتر بودیم میدانستم صبح فقط بکار ازمایش خون وایکس ری می پردازم طبقه 4پیش منشی که رسیدم از من وخانومم 2قطعه عکس و بچه ها یک قطعه خواست من موقع اومدن فرصت نکردم که عکس اضافی برای بچه ها وخودم چاپ کنم بهمین دلیل با پرینتر رنگی خونه که زیاد هم عکس ها تفاوت نداشت تعدادی چاپ کردم موقعی که میخواست پشت نویسی کنه گفت عکس هات اورجینال نیست وگیر داد گفت برو طبقه پایین عکس بگیر من هم دو قطعه عکس اورجینال هتل داشتم جرو بحث نکردم وسریع با اتوبوس چون بچه ها را نبردم سریع رفتم وبرگشتم به رنگ مو های خانمها دقت میکنند که عکستان جدید باشد.انگلیسی راحت صحبت میکنند چند کلمه ای هم فارسی یاد گرفته اند بعد طبقه 5 برای ازمایش و ایکس ری منشی های طبقه بالا انگلیسی تعطیلند چون از برگه زمان مصاحبه کپی نداشتم می خواستم ببینم بهم برمیگردونند یا نه ؟ هرچی میگفتم متوجه نمیشدند تا اینکه یکی از همین خانمهای که لیدر بود و قیافش بوی قرمه سبزی میداد حالا چون ترکی بلد بود کلی کاسبی راه انداخته بود بدادم رسید .جلوی ما یک خانواده بودند که یک دختر 14 ساله همراهشان بود موقع گرفتن خون دستهاش از ترس قفل شده بود همه پرستارها دست وپایشان را گم کرده بودند تا اخرش همین خانوم باجی به دادش رسید مامان دخترهم که سابقه دخترش ومیدونست بی تفاوت بود. خلاصه بخیر گذشت کارهای منو خانومم انجام شد از مسول ایکس ری تاییدیه اوکی شدن عکس هارا گرفتم و 95دلار شد که صد دلاری دادم بقیه اش و لیر داد با بچه ها هم هیچ کاری نداشتند منشی طبقه 4 بما گفت ساعت 16.45بیاید با کارت واکسن در اینجا با خانوادهای اشنا شدیم که قرار بود لیدری کارهاشون هندل کنه ولی غالشان گذاشته بود طبق راهنمایی دوستان ایشان رو راهنمایی کردیم که خیلی از این بابت خوشحال شدند شما تمامی دوستان میدانید چکار وکجا باید بروید ولی خیلی ها انجا بی اطلاع هستند واین مثلا لیدر ها کارشان سکه است . این دوستان دوشنبه وقت مصاحبه داشتند و ما چهارشنبه . بعداز ظهر که اومدیم مطب غلغله بود یک کمی زودتر رفتیم پاس وکارت واکسن ها رو گرفت با این دوست جدیدمون مشغول گپ زدن شدیم
یک خانواده سه نفری جلوی ما بودند که خانمش واکسن خورد وقتی ازش پرسیدم چی زد گفت نمیدونم موقع حساب کردن شد 470دلار من حقیقتا روی 1500دلار برای 4 نفرمون حساب باز کرده بودم. توی مطب اون مصطفی هم که روز اول مزاحممان توی هتل شد اونجا بود. به خانمم گفتم اول میری یا من بروم گفت تو برو من هم کارتهای واکسیناسیون را توی پاس خودم گذاشتم اول مرا صدا زدنند .موقع وارد شدن به داخل دیدم خانمی دم درب ایستاده و مرا تعارف کرد که داخل شوم من که انتطار اقای دکتر اونگان را داشتم غافلگیر شدم با احوالپرسی به انگلیسی شروع کرد ابتدا شغل مرا پرسید گفتم مهندس برق یکدفعه با خودم فکر کردم نکنه برمبنای شغلم میخواهد مارا سرکیسه کند حقیقتا خودم رو برای یک مبلغ بالا اماده کرده بودم ولی چون از ابتدای سفر سعی کردم دیفالتم روی صداقت باشه به هر قیمتی گفتم ایراد نداره فکر میکنم چند سال قبله که باید نفری 800دلار به سفارت پرداخت کنم که الان شده 330دلار .خیلی راحت از سیگار والکل وجراحی و داروی های که روتین استفاده میکنی پرسید .توی صحبتهاش که سلسله وار می پرسید یک کلمه ای رو متوجه نشدم که ازش پرسیدم معنی این کلمه چی میشه ؟ که ازش سریع پرسیدم میتونی فارسی جوابم رو بدی گفت بله فارسی براحتی صحبت کرد ولی فقط همون کلمه دوباره انگلیسی ادامه داد. بعد پلیورم رو بالا داد یک مشت به چپ یک مشت براست وشکم که گفتم من ورزشکار هستم با روی خوش باهاش برخورد کردم او هم بسیار مودبانه با من برخورد داشت در مورد مریضی ها پرسید ومن هم بی تفاوت و عادی جواب میدادم واخرین سوال ابله مرغون گرفتی ؟ گفتم بله گفت از کجا میدونی گفتم پدرم گفته از ابتدای معاینه هم برگه تست پاستور را طوری گرفته بودم دستم که متوجه اون بشه ولی هیچ وقت بهش نگفتم که تست دادم یا اینو ببین یا تیتر من بالاست چون خودش متوجه میشه دست من چی هست همین روش هم قبلش با خانومم هماهنگ کرده بودیم.گفت اوکی همه واکسن هارو قبول کرد وتست واریسیلا هم نگرفت خانومم هم همینطور واکسن نخورد قبل از اینکه از اتاق خارج شوم گفتم دوتا بچه کوچولو هم دارم گفت صداتون میکنم با خانومم هرچقدر سعی کرده بود انگلیسی صحبت کنه ایشان فارسی چوابش و داده بود.نوبت دخترم شد خودش گفت با پدرش مث اینکه خانومم حسابی کلافه اش کرده بود واکسن ها رو وارد کرد من که در مورد بچه ها کوچکترین اطلاعاتی نداشتم هر چی پرسید گفتم نه دیگه دیدم داره ضایع میشه من هم کلاس صداقتم گل کرده بود گفتم البته هنگام تولد یک کمی زردی داشت گفت زردی چه بیماری است گفتم انگلیسی اونو نمیدونم میشه یرقان ترسیدم بگم نوعی هپاتیت است دیدم خیطه زدم به فارسی گیر داد رفت شوهرش و صدا کرد تازه چشمم به اقای دکتر روشن شد بعد از احوالپرسی بهش گفتم به علت الودگی هوای تهران اگثر نوزادانی که بدنیا میایند این مریضی رو دارند که اونها توی دستگاه ونور میگذارند و این شایع است تازه خود دکتر به خانمش هپاتیت و توضیح داد و گفت مشکلی نیست یک نفس راحت کشیدم و گفت ابله مرغان که نگرفته منکه قبلا از دخترم بطور اتفاقی دوسال قبل که ابله مرغون گرفته بود با موبایلم عکس گرفته بودم گفتم یک دقیقه لطفا شروع کردم به گشتن توی موبایلم هاج وواج مونده بود که دارم چکار میکنم تا عکسهاشو پیدا کردم موقعی که عکس ها رو نشونش دادم تا حالا یک همچین خنده بلندی نشنیده بودم طوری که خانومم و بقیه صدای خندهاش رو میشنیدند تا هتل خانومم چپ چپ نگاه من میکرد که چکار کردم که خانوم دکتر اینجوری می خندید.خلاصه دخترم یک واکسن یاداوری انفولانزا وتست سل چش چش دو ابرو خورد و پسرم همچنین که مجموع ما چهار نفر شد 420دلار بعلاوه 95دلار صبح شد 515دلار(البته ناگفته نماند بیست هزارتومان نذ ر محک کرده بودم که کمتر دلار بریزیم توی جبیب خانوم دکتر) .منشی گفت دوشنبه یعنی سه روز دیگه ساعت 5/9صبح بیاید بچه هارو ببینم. نمی دونم چه اتفاقی افتاد که اینطوری شد شاید موقع انتظار چون با بقیه جلسه گذاشته بودم یا بخاطر صبح که بدلیل عکس منو اذیت کرده بودند نمی دونم ولی هر چی هست مربوط به منشی هاست که امار افراد را قبل معاینه میدهند و من خیلی خوشحال شدم که بخاطر چند دلار توی این سرما وبرف استانبول بخاطر خانوم دکتر نرفتم. اون اقا که دوشنبه مصاحبه داشت نگران شد که نکنه جواب مدیکال بگند بعداز تعطیلات بهشون بدهند که بهشون گفت فردا شنبه بیاید بگیرید کلا خودشان با توجه به زمان مصاحبه جواب مدیکال و میدهند مثلا منکه چهارشنبه مصاحبه داشتم روز دوشنبه که دست بچه ها رو چک کرد انتظار داشتم همون روز به من جواب رو بدهد که گفت برو سه شنبه ساعت 3 بیا بگیر.
انکارا گردی
متاسفم بگویم که انکارا جایی برای گردش و خرید نیست . ولی ما با پشتکار سعی کردیم حداکثر استفاده رو از زمان بکنیم. تصمیم داشتیم حالا که تاوان پرداخت هزینه بالای بلیط برگشت را دادهایم (هزینه بلیط برگشت سه برابر بلیط رفت شد) بعلت تولد مولانا یک سری به قونیه و رقص سماع در شنبه شب و سری به چاتال هویوک وکارا هویوک بزنیم البته نه با پرداخت دلار به این تورهایی که برایمان کیسه دوخته اند .بلکه خودمان برویم که بعد از فکر کردن دیدیم ما برای کار دیگری امدهایم و هوا هم حسابی برفی وبارانی است در راه احتمال خطر وجود داره علاوه با بچه کوچک منطقی نیست .که هر لحظه خورده فرمایش دارند . یا اب میخواهند یا جیش دارند یا اینو میخواهند یا اونو(کلی پول دستشویی دادیم برای بچه ها). اگر تابستان بود حتما می رفتیم.جاهای ندیدنی که بنظر من اصلا جالب نبود دوستان توضیح دادند.فقط مرکز خرید NETA VEGA /IKEAیا OUTLETانکارا را کمتر دیدم کسی توضیح دهد.از ضلع جنوب شرقی میدان کیزیلای روبروی فروشگاهRAD MOOD ایستگاه اتوبوس است که اگر سوار اتوبوس های EGGO340بشوی هم انکارا را گشتی هم متوجه خواهی شد انکارا چقدر بزرگه بلیط اتوبوس مثل مترو ست دونفر 5/3لیر مشخصه اتوبوس هم همان کارتخوان های سبز رنگ در جلوی اتوبوس است .از شهر خارج میشود و وارد فروشگاههایی میشود که دو سه برابر انکامال است . جا های برای بچه ها در نظر گرفته شده که به بچه ها خیلی خوش میگذرد تمامی برند ها هم انجا هست .جای شما خالی از HD SKANDARیک اسکندر کباب خوردیم 75لیر که تا الان هنوز مزه اش رو حس میکنم .
مصاحبه
روز مصاحبه یک کم رندی کردم چون بارندگی شدید بود یک کم دیر راه افتادیم تا سفارت که راهی نبود بدلیل بارندگی تاکسی گرفتیم شاید اخرین نفری بودیم که توی صف (فقط یک صف بود) ایستاده بودیم حدود ساعت 15/8دقیقه مامور سفارت تا مارا دید خارج نوبت مارا فرستاد داخل لااقل این همه دردسر بچه ها فقط اینجا بدرد خورد ولی اانصافا اگر چند دقیقه دیگه ایستاده بودیم بچه ها سرما میخوردند.بقیه مطالب تکراری است بدون کوچکترین استرسی همه روال را میدانستیم ابتدا تحویل مدارک شماره 401رو بما داد سپس نقص مدارک وبعد انگشت نگاری بعد پرداخت 1320دلار بی زبون وبعد هم مصاحبه و چون از قبل هم میدانستیم ابی میگیریم بدلیل کار دولتی من وهمسرم بعد هم تمام . فردایش هم بلیط برگشت داشتیم . حالا هم بجمع ابی ها پیوستیم .و لازم میدانم از تمامی بچه های گل مهاجرسرایی تشکر کنم بویژه 2013هاو 2012هاو2011ها وبقیه که هیچوقت احساس تنهایی نکردیم.
CASE NUMBER:2013AS000011##
   *  تعداد افراد کیس:4نفر
  * تاریخ کارنتی:13اگست
اعلام تاریخ مصاحبه:19اکتبر*تاریخ مصاحبه:W2دسامبر    
محل مصاحبه:انکارا           *ایالت انتخابی:کارولینای شمالی
محل سکونت فعلی :سن خوزه کالیفرنیا
سلام، ما امروز اومدیم آنکارا، با اتوبوس‌های شرکت مترو اومدیم قیمت رو دقیق یادم نیست ولی‌ گمونم نفری ۴۰ لیر واسه ما شد و کمی‌ کمتر واسه دخترمون. یه نمایندگی‌ دقیقا چند قدمی‌ هتلمون بود، ترانسفر هم داشت تا ترمینال. پذیرایی تو اتوبوس خوراکی کم داشت ولی‌ با چای و نسکافه ۲ بار پذیرایی شدیم، وسط راه هم جلوی یکی‌ از رستوران‌های شرکت مترو نگاه داشتن البته فقط رستوران نبود فروشگاه و سرویس بهداشتی خیلی‌ تمیز هم داشت. خیلی‌ جالب بود قیمتاش هم خیلی‌ خوب بود (سر گردنه‌ای نبود!). خلاصه ترمینال آشتی‌ پیاده شدیم و با مترو اومدیم کیزیلای پیاده شدیم چند دقیقه پیاده تا هتل اتپ بولوار که قبلان مسیر رو از گوگل مپ سرچ کرده بودیم راه بود. الان هم تو هتل هستیم و منتظر فردا که مصاحبه داریم، هتل اینجا نسبت به استانبول با اینکه هر دو ۳ ستاره هستن خیلی‌ فرق داره اینجا بهتره فقط کمی‌ سردتره! برامون دعا کنید فردا بزنیم تو گوشش و یک ضرب ویزا بگیریم

تا فردا بای
2013AS19$$/سه نفر/دریافت ویزا13مارچ/ ورود به امریکا 7 می/ مقصد پورتلند اورگان
سفرنامه
(2012-12-17 ساعت 14:53)HRSH نوشته:  
(2012-12-16 ساعت 21:58)amirhr123 نوشته:  هتل ما اتاب بلوار بود.ووچر هتل یک مقدار برایشان نااشنا بود یک اتاق 4تخته مرتب با سرویس تمییز که هم شوفاژ وهم اسپیلیت داشت بما دادند داخل اتاق سیفتی باکس داشت پسورد اینتر نتی را گرفتم انتن دهی با سرعت بالا بود . رزروشن انگلیسی خوب صحبت میکرد فقط فضای اتاق کوچک بود .و صدای افراد در راهرو وطبقات زیاد بود وگاهی بوی سیگار داخل راهرو ازاردهنده بود.صبحانه ان هم معمولی بود.....

سلام دوست عزیز ممنون بابت سفرنامه ، امیدوارم که هر چه سریعتر جواب کلیرنستون بیاد.
البته شما درباره هتل خیلی کامل توضیح دادید ولی اگه ممکنه درباره اتاب بلوار یکم بیشتر توضیح بدید و اینکه داخل اتاق چه چیزهایی هستو چه چیزهایی نیست و لازمه که با خودمون ببریم.
سلام
لابی کوچکی داره یعنی در حقیقت لابی نداره وبجای ان طبقه همکف را به چند کتابفروشی ویک قنادی قبلا فروخته اند یک یخچال کوچک داره که پرش کردهاند از نوشابه بیر ودو تا اب معدنی کوچک که تمام هتل ها ابمعدنی FREEاست روز اخر مارا 20لیر پیاده کردند و هر اب کوچک را دولیر گرفتند بهتر است از فروشگاه پشت سینما دو کوچه بالا تر اب معدنی 10لیتری به قیمت 2لیر بخری سشوار داره روزی 3تا شامپو وصابون کوچک می گذارند. هنگام تمییز کردن اتاق ریموت اسپلیت ها را (مثل اینکه داخل هتل کمه)برمی دارند من توی وسایل خودم میگذاشتم که دنبالش نروم اگر کنسرو داشته باشی طبقه 4 که رستوران هست برایت گرم میکنند مایکرفر دارد میز صبحانه اصلا میوه ندارد ولی سیب زمینی سرخ کرده سوسیس کالباس بادنجان کدو کورن فلکس سوپ تخم مرغ انواع زیتون عسل مربا انواع پنیر وکره اب میوه ونسکافه وچای وشیر وخیار وگوجه وانواع سبزی وکاهو و کاکائو یک دختر زیبا رزروشن دارد که فارسی رو فول صحبت میکنه روی هم رفته STUFFضعیفه .امنیت هتل خوبه احساس ارامش داری دستمال کاغذی نداره داخل اتاق سطل اشغال نداره دمپایی هتلی داره دستمال توالت داره با خودت کیسه فریزر واگر خواستی زباله ببر اگر خانمت اهل خریده که احتیاجی نیست دیگه چی بگم!!!!!!!!!!!!!
ادرس سایتش اینه عکس ها کاملا تطبیق داره http://www.hoteletapbulvar.com
CASE NUMBER:2013AS000011##
   *  تعداد افراد کیس:4نفر
  * تاریخ کارنتی:13اگست
اعلام تاریخ مصاحبه:19اکتبر*تاریخ مصاحبه:W2دسامبر    
محل مصاحبه:انکارا           *ایالت انتخابی:کارولینای شمالی
محل سکونت فعلی :سن خوزه کالیفرنیا
ما هم آبی گرفتیم

ما امروز جزو آخرین کسانی‌ بودیم که مصاحبه شدیم، آخه صبح کمی‌ دیر رفتیم ساعت ۸:۳۰ جلوی سفارت بودیم. آفیسر همه مدارک رو چک کرد و چند سوال روتین در مورد کار همسرم (برندهٔ اصلی‌ ) و من پرسید، بعد هم در مورد اینکه چرا اصلا لاتاری شرکت کردین، رفتین اونجا چیکار می‌خواین بکنید، هزینه سفر رو از کجا میارین. مهماش اینا بودن. در ضمن بگم همسرم سربازی معاف بود، شغل دولتی نداشت (تدریس زبان انگلیسی‌ )، ولی‌ من کارمند ساده دولت هستم...

بهمون گفت همه چی‌ اوکی هست و ویزای همسرم و دخترمون رو الان میتونیم بگیریم، ولی‌ بعد رو کرد به من و گفت شما ۳-۴ هفته زمان میبره که کامل پروسه انجام بشه (منو میگی‌-----)>:o ) می‌تونین ۲ نفر رو الان بگیرین و ویزای خانم بعدا Sad، ولی‌ همسرم گفت عجله یی نداریم و صبر می‌کنیم هر۳ رو با هم بگیریم، راستی‌ ما مصاحبه رو انگلیسی‌ انتخاب کرده بودیم. گمونم تاثیر داشت چون با اینکه تمکن مالی ما کم بود هیچ چیزی در این مورد نگفت فقط پرسید چجوری می‌خواین برین که گفتیم آپارتمان داریم میفروشیم و با پولش میریم :د

فعلا همین یادم میاد. رسیدم خونه حتما همهٔ سفرنامه رو یکی‌ می‌کنم و با جزئیات بیشتر مینویسم.

راستی‌ ما هم اتپ بلوار هستیم، و تا سفارت رو هم پیاده رفتیم با اینکه بچه همراهمون بود ولی‌ خیلی‌ راحت رفتیم....در مورد هتل هم همونطور که قبلان گفتم نسبت به استانبول خیلی‌ بهتره اونجا اصلا صبحانه گرم نداشتن فقط تخم مرغ آب پز گاهی گرم نصیبمون میشد، ولی‌ اینجا تنوع بهتره، پتو و رو تختی تمیز تر و بهتره، سرویس همام شیک‌تر و تمیز تره و اینکه اقل پول آب جوش ازمون نمی‌گیرن، یخچال هتل استانبول هم خالی‌ بود، اینجا با اینکه از بیرون گرنتر ولی‌ اگر ضروری آب یا نوشیدنی یا چیز دیگه‌ای لازم شد می‌شه استفاده کرد! نظر شخصی‌ من اینه که اتپ بلوار هتل خوبیه، فقط محوطه جلوی هتل کمی‌ به خاطر کتاب فروشی‌ها شلوغ که واسه ما مزاحمت نداشته تا الان؛)

اگر دوستان سوال داشتند من در خدمت هستم

من برم کمی‌ استراحت کنم
بای
2013AS19$$/سه نفر/دریافت ویزا13مارچ/ ورود به امریکا 7 می/ مقصد پورتلند اورگان
سفرنامه




کاربران در حال بازدید این موضوع: